نمایش نتایج: از 1 به 29 از 29

موضوع: عصبانیت بی مورد و بد دهنی همسر

5212
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12704
    نوشته ها
    11
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    عصبانیت بی مورد و بد دهنی همسر

    سلام

    من 5 سال پیش با همسرم ازدواج کردم . در دوران نامزدی 9 ماهه مون متوجه عصبانیت های غیرطبیعی همسرم شدم ولی با توجه به خامی و ترس از عکس العمل های دیگران به کسی نگفتم. پرخاشگری های همسرم بعد از انجام مراسم عروسی و رفتن سر خونه زندگی خودمون بیشتر شد. سر کوچکترین مسائلی که هیچ کس نبست بهشون واکنش نمیده همسر من الم شنگه به پا میکرد. تا اینکه کم کم این مسئله به خانواده ها کشیده شد. خانواده من دو سال اول بخاطر من تحمل میکردند و حرفی نمیزدن تا اینکه یکی دو روز قبل از نوروز 93 باز سر یک موضوع بی مورد دعوامون شد و مثل همیشه پای مادر من رو به میون کشید و کلی توهین و ناسزا نثارشون کرد. قرار بود عید همراه خانواده اش بریم مسافرت. من بخاطر اینکه خانواده اش متوجه نشن باهاشون رفتم ولی در تنهایی ها نمی تونستم ببخشمش و باز یک دعوای دیگه تو مسافرت سر گرفت. وقتی برگشتیم شهرمون منو برد خونه پدرم و بعدش مسائل حادتری به میون اومد. بعد از برگشتن مون مادرش سکته کرد و از اون روز به من میگه تو باعث سکته مادرم شدی و ... تا 1 اردیبهشت خونه مادرم بودم باز اومد سراغم و برگشتم سر خونه ام تو این مدت هم هیچکس از اعضای خانواده اش پادرمیونی نکرد. 20 ابان ماه ماشین مون دزدیده شد باز دعواش رو برد سر خانواده من و این بار خانواده من هم که عاصی شده بودند حسابی از خجالتش در اومدن. از اون روز به بعد هر ده روز یه بار دعوامون میشد . تا اینکه پریروز دیگه نتونستم تحمل کنم و باز پناه بردم به خونه مادرم. کلی گریه کردم. مطمئن هستم دوستم داره ولی کینه جویی ها و عصبانیتش نمیزاره زندگی مون رو کنیم. من دوبار حاملگی ناموفق داشتم این مسئله هم شده یه توسری که تو دعواها میشنوم
    برای راهنمایی بهتر اینم بگم من 32 ساله هستم و کارشناسی ارشد دارم و مدیر یک زیرمجموعه در ادارات دولتی و همسرم 35 سالشه کارشناسی داره و کارمند یه مجموعه نظامی . خیلی داغون و ناراحتم. دوست دارم بخوابم و هیچوقت بیدار نشم.

    میدونم اگر خودم برگردم خونه باز تف و سرکوفت و توسری و دشنام های رکیک به خودم و خانواده ام در انتظارم هست. اگر برنگردم هم هیچکس پاپیش نمیزاره . از طرفی عاشق خونه و زندگیم هستم . نظم خونه ام رو دوست دارم وقتی بین مون کدورت نیست و به قولی همه چی ارومه از زندگیم لذت میبرم ولی انگار همسرم چشم دیدن ارامش و اسایش منو نداره. اوایل سالی سه بار اینا دعوا میشد ولی از وقتی با خانواده من دشمن خونی شده هر ماه یک بار منو به باد ناسزا میگیره . اصلا هم قبول نداره خودش مقصر این همه مشکلات و مصائبه.

    دیگه کم اوردم ... از بس گریه کردم ...

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    10876
    نوشته ها
    105
    تشکـر
    45
    تشکر شده 76 بار در 47 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : عصبانیت بی مورد و بد دهنی همسر

    دوست خوبم به نظر من خوبه خانواده در جریان بحث های خیلی کلی باشه ولی اگه قرار بر این باشه که سر هر مسئله ای پای خانواده ها بیاد وسط خوب دیگه اسمش زندگی نیست البته اینجور که شما گفتین خانواده اتون رو زیاد در جریان نمیزاشتین ولی به نظر من اگه میتونین از فنون زنانه استفاده کنید و همسرتون رو به آرامش دعوت کنید خیلی بهتره این بد دهنی متاسفانه تو زندگی ها وجود داره ولی خب یکی میتونه تحمل کنه یکی هم نمیتونه شما ببین میتونه با این وضع ادامه بدی یا نه ولی بازم خداروشکر فقط بددهنی اگه دست بزن داشت چی اونوقت دیگه نمیتونسیتی حتی یه لحظه تحمل کنی به نظرم با هم پیش یه مشاور برین
    موفق باشید

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12535
    نوشته ها
    98
    تشکـر
    98
    تشکر شده 88 بار در 48 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : عصبانیت بی مورد و بد دهنی همسر

    سلام عزیزم میدونم روزهای روزهای سختی رو میگذرونی.موقع دعوا عکس العمل نشون نده و خودتو کنترل کن.وقتی همسرت عصبانیه تو از خانواده ات حمایت نکن چون باعث میشه بیشتر لجش در بیاد و فحاشی کنه.یکم سکوت از طرف شما شاید باعث بشه اونم به خودش بیاد وخجالت بکشه.
    از خانواده ات هم بخواه که بهش احترام بزارن و یکم جایگاهشو ببر بالا.مردا عاشق تحسین و تمجید هستن.باید صبور باشی.شاید چندیدن ماه باید صبوری کنی تا همسرت کم کم به خودش بیاد.البته باید قبول کنیم که شاید همسر شما هم دلیلی برای عصبانیتش داشته باشه و اونم حرف هایی برای گفتن داشته باشه.
    ولی حرکات و حرفها ی شما میتونه به راحتی مسیر همسرتون رو عوض کنه.ارامش داشته باشین و به اون هم ارامش بدین.محبت کنین و نتیجه اش رو ببینین .بالاخره ایشون هم خوبی های زیادی داره که شما برای زندگی انتخابش کردی.برات ارزوی زندگی اروم میکنم

  4. کاربران زیر از مادرانه بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3829
    نوشته ها
    1,254
    تشکـر
    954
    تشکر شده 1,186 بار در 691 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : عصبانیت بی مورد و بد دهنی همسر

    نقل قول نوشته اصلی توسط maral1361 نمایش پست ها
    سلام

    من 5 سال پیش با همسرم ازدواج کردم . در دوران نامزدی 9 ماهه مون متوجه عصبانیت های غیرطبیعی همسرم شدم ولی با توجه به خامی و ترس از عکس العمل های دیگران به کسی نگفتم. پرخاشگری های همسرم بعد از انجام مراسم عروسی و رفتن سر خونه زندگی خودمون بیشتر شد. سر کوچکترین مسائلی که هیچ کس نبست بهشون واکنش نمیده همسر من الم شنگه به پا میکرد. تا اینکه کم کم این مسئله به خانواده ها کشیده شد. خانواده من دو سال اول بخاطر من تحمل میکردند و حرفی نمیزدن تا اینکه یکی دو روز قبل از نوروز 93 باز سر یک موضوع بی مورد دعوامون شد و مثل همیشه پای مادر من رو به میون کشید و کلی توهین و ناسزا نثارشون کرد. قرار بود عید همراه خانواده اش بریم مسافرت. من بخاطر اینکه خانواده اش متوجه نشن باهاشون رفتم ولی در تنهایی ها نمی تونستم ببخشمش و باز یک دعوای دیگه تو مسافرت سر گرفت. وقتی برگشتیم شهرمون منو برد خونه پدرم و بعدش مسائل حادتری به میون اومد. بعد از برگشتن مون مادرش سکته کرد و از اون روز به من میگه تو باعث سکته مادرم شدی و ... تا 1 اردیبهشت خونه مادرم بودم باز اومد سراغم و برگشتم سر خونه ام تو این مدت هم هیچکس از اعضای خانواده اش پادرمیونی نکرد. 20 ابان ماه ماشین مون دزدیده شد باز دعواش رو برد سر خانواده من و این بار خانواده من هم که عاصی شده بودند حسابی از خجالتش در اومدن. از اون روز به بعد هر ده روز یه بار دعوامون میشد . تا اینکه پریروز دیگه نتونستم تحمل کنم و باز پناه بردم به خونه مادرم. کلی گریه کردم. مطمئن هستم دوستم داره ولی کینه جویی ها و عصبانیتش نمیزاره زندگی مون رو کنیم. من دوبار حاملگی ناموفق داشتم این مسئله هم شده یه توسری که تو دعواها میشنوم
    برای راهنمایی بهتر اینم بگم من 32 ساله هستم و کارشناسی ارشد دارم و مدیر یک زیرمجموعه در ادارات دولتی و همسرم 35 سالشه کارشناسی داره و کارمند یه مجموعه نظامی . خیلی داغون و ناراحتم. دوست دارم بخوابم و هیچوقت بیدار نشم.

    میدونم اگر خودم برگردم خونه باز تف و سرکوفت و توسری و دشنام های رکیک به خودم و خانواده ام در انتظارم هست. اگر برنگردم هم هیچکس پاپیش نمیزاره . از طرفی عاشق خونه و زندگیم هستم . نظم خونه ام رو دوست دارم وقتی بین مون کدورت نیست و به قولی همه چی ارومه از زندگیم لذت میبرم ولی انگار همسرم چشم دیدن ارامش و اسایش منو نداره. اوایل سالی سه بار اینا دعوا میشد ولی از وقتی با خانواده من دشمن خونی شده هر ماه یک بار منو به باد ناسزا میگیره . اصلا هم قبول نداره خودش مقصر این همه مشکلات و مصائبه.
    دیگه کم اوردم ... از بس گریه کردم ...
    دوست عزیز نوشته شما بیشتر به درددل شبیه بود

    ولی تغییر چنین فردی که بداخلاقیش ذاتیه کار بسیار سخت و بهتره بگیم غیرممکن

    دوست عزیز تنها راه زندگی با چنین فردی صبور بودن و گذشته ...

    یعنی موقع ناراحتی سعی کنید صبر کنید چون مردان از نظر کلامی خودشون رو خالی میکنن

    واگر صبر کنید بعد از اون آرام میشن ولی بسیاری از افراد نمیتونن در این مورد سکوت کنن و در جواب حرفهایی

    میزنن که غرور مرد به هم ریخته و آتیش بحث و دعوا شعله ور تر خواهد شد
    امضای ایشان
    خدا آن حس زيباييست كه در تاريكي صحرا
    زمانيكه هراس مرگ ميدزدد سكوتت را
    يكي همچون نسيم دشت مي گويد
    كنارت هستم اي تنها...


  6. کاربران زیر از mahsa42 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12704
    نوشته ها
    11
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : عصبانیت بی مورد و بد دهنی همسر

    دوستان عزیزم ممنون از راهنمایی هاتون

    ولی متاسفانه کار از این کارها گذشته . الان خانواده ام هم مصر هستند که طلاق بگیرم . یعنی حق دارند همسرم چنان فحش هایی بهشون داده که دیگه نمی تونن تحمل کنن. هیچ رفت و امدی وجود نداره که بخوان مراعاتش رو بکنن

    ولی من میترسم به طلاق فکر کنم. میترسم بعدها پشیمون بشم

    شوهرمم اصلا کوتاه نمیاد . با خودم فکر میکنم این بار اومد سراغم ازش تعهد محضری بگیرم که اگر پرخاشگری و فحاشی کنه مهرم رو بذارم اجرا. نمیدونم ایا کار درستیه یا نه؟ ولی اینطوری هم نمیشه که هر بار سر یک مسئله جزئی الم شنگه به پا کنه

  8. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12704
    نوشته ها
    11
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : عصبانیت بی مورد و بد دهنی همسر

    mahsa جان

    من همیشه سکوت میکنم ولی صبح ساعت 7 گوشی رو برمیداره زنگ میزنه به مامان و بابای من بدتر فحش های ممکن رو میده و میگه شما این دختر رو خوب تربیت نکردید؟
    سر چی ؟ مثلا میخواسته ماشین رو از پارکینگ دربیاره ولی من جای بدی وایستاده بودم ... همین ... باورتون میشه

  9. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12704
    نوشته ها
    11
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : عصبانیت بی مورد و بد دهنی همسر

    ترس دیگه من اینه که بعد از چند سال با یه بچه برگردم خونه پدرم. مادرم به شدت پافشاری میکنه که جدا بشیم

  10. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8594
    نوشته ها
    1,659
    تشکـر
    74
    تشکر شده 1,314 بار در 743 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : عصبانیت بی مورد و بد دهنی همسر

    نقل قول نوشته اصلی توسط maral1361 نمایش پست ها
    سلام

    من 5 سال پیش با همسرم ازدواج کردم . در دوران نامزدی 9 ماهه مون متوجه عصبانیت های غیرطبیعی همسرم شدم ولی با توجه به خامی و ترس از عکس العمل های دیگران به کسی نگفتم. پرخاشگری های همسرم بعد از انجام مراسم عروسی و رفتن سر خونه زندگی خودمون بیشتر شد. سر کوچکترین مسائلی که هیچ کس نبست بهشون واکنش نمیده همسر من الم شنگه به پا میکرد. تا اینکه کم کم این مسئله به خانواده ها کشیده شد. خانواده من دو سال اول بخاطر من تحمل میکردند و حرفی نمیزدن تا اینکه یکی دو روز قبل از نوروز 93 باز سر یک موضوع بی مورد دعوامون شد و مثل همیشه پای مادر من رو به میون کشید و کلی توهین و ناسزا نثارشون کرد. قرار بود عید همراه خانواده اش بریم مسافرت. من بخاطر اینکه خانواده اش متوجه نشن باهاشون رفتم ولی در تنهایی ها نمی تونستم ببخشمش و باز یک دعوای دیگه تو مسافرت سر گرفت. وقتی برگشتیم شهرمون منو برد خونه پدرم و بعدش مسائل حادتری به میون اومد. بعد از برگشتن مون مادرش سکته کرد و از اون روز به من میگه تو باعث سکته مادرم شدی و ... تا 1 اردیبهشت خونه مادرم بودم باز اومد سراغم و برگشتم سر خونه ام تو این مدت هم هیچکس از اعضای خانواده اش پادرمیونی نکرد. 20 ابان ماه ماشین مون دزدیده شد باز دعواش رو برد سر خانواده من و این بار خانواده من هم که عاصی شده بودند حسابی از خجالتش در اومدن. از اون روز به بعد هر ده روز یه بار دعوامون میشد . تا اینکه پریروز دیگه نتونستم تحمل کنم و باز پناه بردم به خونه مادرم. کلی گریه کردم. مطمئن هستم دوستم داره ولی کینه جویی ها و عصبانیتش نمیزاره زندگی مون رو کنیم. من دوبار حاملگی ناموفق داشتم این مسئله هم شده یه توسری که تو دعواها میشنوم
    برای راهنمایی بهتر اینم بگم من 32 ساله هستم و کارشناسی ارشد دارم و مدیر یک زیرمجموعه در ادارات دولتی و همسرم 35 سالشه کارشناسی داره و کارمند یه مجموعه نظامی . خیلی داغون و ناراحتم. دوست دارم بخوابم و هیچوقت بیدار نشم.

    میدونم اگر خودم برگردم خونه باز تف و سرکوفت و توسری و دشنام های رکیک به خودم و خانواده ام در انتظارم هست. اگر برنگردم هم هیچکس پاپیش نمیزاره . از طرفی عاشق خونه و زندگیم هستم . نظم خونه ام رو دوست دارم وقتی بین مون کدورت نیست و به قولی همه چی ارومه از زندگیم لذت میبرم ولی انگار همسرم چشم دیدن ارامش و اسایش منو نداره. اوایل سالی سه بار اینا دعوا میشد ولی از وقتی با خانواده من دشمن خونی شده هر ماه یک بار منو به باد ناسزا میگیره . اصلا هم قبول نداره خودش مقصر این همه مشکلات و مصائبه.

    دیگه کم اوردم ... از بس گریه کردم ...
    سلام

    متاسفم از آنچه که خواندم. خوب ایشون شخصیتی هستند افسرده و خشم گین و عصبانی و طلبکار که یک اختلال شخصیتیه عزیز.

    نیاز به مشاوره و درمان دارن و قهر و گریز شما هیچ مشکلی رو حل نمیکنه. از ایشون خواهش کنید که به خاطر زندگی مشترک و شما به یک روانشناس مرد حاذق رجوع کنند و

    اگر امتناع میکنند و اهل کتاب خواندن هستند. کتابهای خودسازی در این ضمینه خشم و عصبانیت میتونه کمک کننده باشه.

    به هیچ وجه فعلا تا روشن نشدن وضعیت روانی ایشون لطفا بچه دار نشید و در این راه تلاشی نکنید.

    موفق باشید
    امضای ایشان
    وقتی که بدن فیزیکی بیمار شد باید به پزشک رجوع کرد

    و وقتی که بدن روانی مجروح و بیمار شد باید به روانشناس رجوع کرد

  11. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2014
    شماره عضویت
    3033
    نوشته ها
    1,622
    تشکـر
    1,448
    تشکر شده 2,948 بار در 1,084 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : عصبانیت بی مورد و بد دهنی همسر

    منم خیلی ناراحت شدم متاسفم گلم اما تو هر خونه ای ممکنه اینجور مشکلات باشه
    به نظر من با جدا شدن به آرامش نمیرسین چه بسا مشکلاته زیادی سر راهتون باشه بعداز جدایی
    درسته خانواده خیلی دلخورنو حق دارن ولی بهتره که نذاری تو آینده ت دخالت کنن
    خودتون تصمیم بگیرین
    با توجه به اینکه گفتین همسرتون دوستتون داره بهتره که فعلا به جدایی فکر نکنین
    سعی کنید راضیش کنید که با هم برید پیش یه روانشناس خوب
    با صبروشکیبایی همه چی درست میشه

  12. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12704
    نوشته ها
    11
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : عصبانیت بی مورد و بد دهنی همسر

    دوستان
    الان همسرم زنگ زده میگه بیا خونه باهم حرفهامونو بزنیم بعد دوست داشتی برو. عید هم که رفته بودم خونه مادرم اولش پیغام و پسغام فرستاد ولی من نرفتم خونه عواقبش خیلی بد بود. حتی به فحش کاری با خانواده در ملا عام کشیده شد.
    تصمیم گرفتم ظهر برم خونه. باهاش حرف بزنم ازش بخوام یه تعهد محضری بده که دیگه فحاشی نکنه وگرنه میرم دادخواست طلاق میدم

    به نظر شما تصمیم درستیه ؟

  13. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9968
    نوشته ها
    5,264
    تشکـر
    6,024
    تشکر شده 6,187 بار در 2,950 پست
    میزان امتیاز
    17

    پاسخ : عصبانیت بی مورد و بد دهنی همسر

    سلام دوست من
    برو خونه و سنگ هات را باهاش وا کن و بهش بگو فقط به این شرط حاضری باهاش زندگی کنی ک پیش مشاور یا روانشناس برین و مشکلتون را اساسی حل کنید ایشون مشکل عصبی دارن ک هرچی هم تعهد بدن بازهم کنترل ندارن پس به فکر درمان باشید
    وتا مشکلش حل نشده بچه دار نشین
    خوشبخت و موفق باشین

  14. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    10876
    نوشته ها
    105
    تشکـر
    45
    تشکر شده 76 بار در 47 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : عصبانیت بی مورد و بد دهنی همسر

    برو ببین چی میگه تهدیدش نکن یه جوری بگئ که حالت تهدید نباشه ببین با حرف رامش کن اگه سریع بگی میرم دادخواست طلاق میدم بد میشه

  15. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12704
    نوشته ها
    11
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : عصبانیت بی مورد و بد دهنی همسر

    فریبا جان ممنون از مقاله ای که معرفی کردی

    ظهر میرم خونه تا باهاش حرف بزنم ولی خودم مرددم ایا ادامه این زندگی به صلاحه یا بهتره تمومش کنم. مدام حرف مادرم تو گوشمه امروز بری فردا با یه بچه برمیگردی

  16. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12615
    نوشته ها
    135
    تشکـر
    60
    تشکر شده 81 بار در 48 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : عصبانیت بی مورد و بد دهنی همسر

    متاسفانه نامزد من هم بد عصبانی میشه و وقتی عصبانی میشه به قول خودش اصلا دست خودش نیست و نمیفهمه چی میگه!
    من اوایل میخواستم کم نیارم جوابشو میدادم و اون بدتر میشد و بعضی وقتا یه کوچولو دست رووم بلند میکرد! (یعنی یه کوچولو میزد به بقل پام یا وحشتناک نیشگون میگرفت! ) بیشتر میزد روو داشبورد ماشین!!!
    ولی همینش هم منو خیلی میترسوند و اشکمو بدجور درمیاورد. تا اینکه کم کم یاد گرفتم وقتی عصبانیه اصلا باهاش حرف نزنم و گوشامو بگیرم بذارم هرچی میخواد بگه! که باعث شد فحش دادن و زدن به این ور اونورش کم بشه!
    خلاصه اینکه اینطوری خیلی زودتر آروم میشه و بعد میاد به غلط کردن میفته!

    بیشتر آدمها مخصوصا مردها وقتی عصبانی میشن اصلا متوجه رفتار و حرفهایی که میزنن نیستن!
    پس بهتره وقت دعوا شما که خانوم هستی و صبورتری یکم کوتاه بیای تا خودش زود آروم شه
    واسه من که الان اخلاقش خیلی بهتر شده(البته وقتی زندگی رووش فشار بیاره من عصبانیش کنم بازم بد عصبانی میشه ولی دیگه کمتر فحاشی میکنه و منو نمیزنه!
    ایشالا برای شما هم درست بشه

  17. 2 کاربران زیر از شمیم-م بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  18. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12704
    نوشته ها
    11
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : عصبانیت بی مورد و بد دهنی همسر

    دوستان ظهر رفتم خونه، اولش اروم حرف میزد من بهش گفتم من نمیتونم این شرایط رو تحمل کنم نمیتونم هر اتفاقی میافته به خودم و پدر و مادرم فحش بدی ولی برگشت گفت من تا دنیا دنیا ست هفت پشتت رو هم فحش میدم چون تو رو اعصاب منی همیشه. من باز برگشتم خونه پدرم حتی یکی دوتا هم زدتم البته محکم نبود ولی بالاخره دست روم بلند کرد

  19. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9838
    نوشته ها
    273
    تشکـر
    590
    تشکر شده 390 بار در 180 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : عصبانیت بی مورد و بد دهنی همسر

    نقل قول نوشته اصلی توسط maral1361 نمایش پست ها
    دوستان ظهر رفتم خونه، اولش اروم حرف میزد من بهش گفتم من نمیتونم این شرایط رو تحمل کنم نمیتونم هر اتفاقی میافته به خودم و پدر و مادرم فحش بدی ولی برگشت گفت من تا دنیا دنیا ست هفت پشتت رو هم فحش میدم چون تو رو اعصاب منی همیشه. من باز برگشتم خونه پدرم حتی یکی دوتا هم زدتم البته محکم نبود ولی بالاخره دست روم بلند کرد
    سلام
    چیز هایی که نوشته بودی خوندم، صحبت کردن با فردی که کنترل هیجاناتش رو نداره، بی فایده هستش چون چیزی نمی شنوه.

    گفتی که همسرت دوستت داره، این بار که دنبالت اومد، نرو و فقط مجبورش کن که به روان پزشک و روان شناس مراجعه کنه، چون حالات عصبی داره احتمالا نیاز به قرص هم داره.

  20. کاربران زیر از prv بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  21. بالا | پست 17

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12535
    نوشته ها
    98
    تشکـر
    98
    تشکر شده 88 بار در 48 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : عصبانیت بی مورد و بد دهنی همسر

    ولی من فکر میکنم همسر شما هنوز از دنده لج پایین نیومده.شما هم حتما همون حرف های همیشگی رو زدین .اگه واقعا بخواین این مشکل حل بشه باید صبور باشین و با همسرتون همراهی کنین .ولی اصلا اجازه دست بلند کردن نباید داشته باشد.اگر هم که توانایی همراهی با همسرتون رو ندارین هر چه سریعتر قبل از ایتکه بچه دار بشین جدا بشین

  22. بالا | پست 18

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5649
    نوشته ها
    59
    تشکـر
    45
    تشکر شده 64 بار در 28 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : عصبانیت بی مورد و بد دهنی همسر

    سلام من هم فکر میکنم ترمیم این روابط بین شما دو تا و بین همسرتون و خانوادتون کمی سخته بی حرمتی و فحاشی خیلی بده و حرمتها رو ازبین میبره ولی باز نمیشه گفت غیر ممکنه بستگی به همسرتون داره من تجربه خودمو میگم شوهر من ی سری مشکلات روحی داشت هنوزم داره ولی الان داره درمان میشه و دارو میخوره اونم زود عصبانی میشد از همه چی حرف درست میکرد بدبین بود بدتر از همه اینکه بیشتر مشکلش با خانواده بدبخت من بود ولی خانواده من مقابله به مثل نکردن اصلا به روشون نمیاوردن بعد چند وقت هم رفت وامد میکردیم ما هم خیلی اذیت شدیم خیلی بالاخره راضی شد بره دکتر الا ن بهتره سعی کن قبل طلاق ببریش دکتر اگه نشد جدا شو.

  23. کاربران زیر از نسیم 12 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  24. بالا | پست 19

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12704
    نوشته ها
    11
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : عصبانیت بی مورد و بد دهنی همسر

    سلام دوستان

    اصلا حال خوبی ندارم. دیشب رو کلا تا صبح بیدار بودم. شب ساعت 10 بهم زنگ زد و گفت تو باعث شدی با مدیرم دعوام بشه و چندتا فحش به خودم و پدر و مادرم داد و گوشی رو قطع کرد. شب هر صدایی شنیدم فکر کردم همسرم هست که اومده دم در خونه بابام داد و بیداد میکنه چون سابقه اش رو داره.
    با خودم فکر میکنم کاش نیومده بودم خونه پدرم و این بار هم تحمل میکردم ولی بعدش از خودم میپرسم تا کی ؟ از طرفی هم بشدت میترسم حتی از سایه خودم . الان که تو اداره نشستم مدام فکر میکنم الان میاد و ابروم رو میبره

    دیشب خیلی گریه کردم بیچاره پدر و مادرم هم از دستم عاصی شدند. نمی دونن چی کار کنن. پدرم با نفوذی که داره خیلی راحت میتونه قضیه رو به محل کار همسرم بکشونه ولی بخاطر من این کار رو نمیکنن

    من همچنان امید دارم روزی همه مشکلاتم تموم بشه و بتونم با خوشی باهاش زندگی کنم. همسرم رو وقتی ارومه عاشقانه دوست دارم ولی وقتی اینطوری رو دنده لجاجت و عصبانیته نه ... بینهایت ازش میترسم

    حالا موندم چیکار کنم . مدام دلواپسش هستم میترسم واقعا با مدیرش دعواش شده باشه. میترسم برای کارش مشکل بوجود بیاد و تا اخر عمر سرکوفتش رو من بشنوم. میترسم بهش زنگ بزنم باز داد و بیداد کنه ...

    پدر و مادرم میگن چند روزی حوصله کن خودش میاد دنبالت و به غلط کردم میافته . ولی دلشوره و اضطراب من نمیذاره ... هنوز خونه پدرم هستم اکه راه حلی به نظرتون میرسه دریغ نکنید

  25. بالا | پست 20

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12704
    نوشته ها
    11
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : عصبانیت بی مورد و بد دهنی همسر

    دوستان چرا راهنمایی نمیکنید؟

  26. بالا | پست 21

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    10876
    نوشته ها
    105
    تشکـر
    45
    تشکر شده 76 بار در 47 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : عصبانیت بی مورد و بد دهنی همسر

    نقل قول نوشته اصلی توسط maral1361 نمایش پست ها
    دوستان ظهر رفتم خونه، اولش اروم حرف میزد من بهش گفتم من نمیتونم این شرایط رو تحمل کنم نمیتونم هر اتفاقی میافته به خودم و پدر و مادرم فحش بدی ولی برگشت گفت من تا دنیا دنیا ست هفت پشتت رو هم فحش میدم چون تو رو اعصاب منی همیشه. من باز برگشتم خونه پدرم حتی یکی دوتا هم زدتم البته محکم نبود ولی بالاخره دست روم بلند کرد
    دوست خوبم پس دیگه خیالت راحته که تو تمام تلاشت رو کردی واسه ادامه زندگی دیگه پیش خودت عذاب وجدان نداری کسی که اینجوری البته ناراحت نشیا ولی ادامه زندگی باهاش سخت میشه ولی بازم تصمیم گیرنده خودتی دوست خوبم توکلت به خدای بزرگ باشه

  27. بالا | پست 22

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12615
    نوشته ها
    135
    تشکـر
    60
    تشکر شده 81 بار در 48 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : عصبانیت بی مورد و بد دهنی همسر

    سلام آخه به چه مناسبتی همه چیزو تقصیر شما میندازه؟ دقیقا مشکلش با شما و خانواده شما چیه؟!
    ایشون حتما باید به یه مشاور مراجعه کنن. این اصلا درست نیست که باهات اینجوری رفتار میکنه!
    شاید پدر مادرش ازونور کرم میریزن و شیرش میکنن!
    به نظرم حرف پدر مادر رو گوش کن و تحمل کن خودش بیاد. یکم باهاش سرسنگینتر برخورد کن تا یکم به خودش بیاد. زودی خام حرفای عاشقانه ش نشو و زیادی دنبالش نباش!بذار اون همش بیاد طرفت اما بهش بی احترامی هم نکن!
    یعنی چی که همش دعوا و فحش!
    اما در کل یه مشاوره لازمه انگاری!
    امضای ایشان
    خسته شدم!

  28. بالا | پست 23

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12485
    نوشته ها
    97
    تشکـر
    210
    تشکر شده 88 بار در 48 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : عصبانیت بی مورد و بد دهنی همسر

    آره عزیزم بنظرم برو ولی خیلی آروم باش
    بهش بگو که چقد زندگیتون برات ارزش داره
    بهش بگو دوباره شروع کنیم مسائلتون فقط باید بین خودتون حل بشه وبس نه خانواده ها
    بهش بگو اگه منم تماس بگیرم با خانوادت و فحاشی کنم خوبه
    ان شالله حل میشه
    خبرشو بده چیکار کردی دوستم
    امضای ایشان
    در مقایسه با انسانهای سخت و روزهای سخت
    این
    انسانهای سختن که میمونن
    نه روزهای سخت

  29. بالا | پست 24

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12704
    نوشته ها
    11
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : عصبانیت بی مورد و بد دهنی همسر

    سلام دوستان عزیزم

    امیدوارم روز خوبی رو شروع کرده باشید

    همسرم دیروز بهم زنگ زد و گفت میرم با شوهرخاله ات صحبت کنم و از این حرفها ... منم برعکس همیشه که به پاش میافتادم و عجز و ناله میکردم که ابرو ریزی نکن گفتم هرجا دوست داری برو ... رفته و با شوهرخاله ام صحبت کرده بازم شب بهم زنگ زد و گفت باید باهات صحبت کنم و از این حرفها. منم که دندونم رو کشیده بودم و خونریزی داشتم نتونستم باهاش حرف بزنم . بعدش اس ام اس زد من زندگیمو دوست دارم و ... منم جوابشو ندادم.
    تصمیم گرفتم چند روزی خونه پدرم بمونم هرقت اومد حرف بزنیم بهش بگم اگر میخواد برگردم باید یه تعهدی بهم بده که دیگه تکرار نشه .
    اعصابم خیلی داغونه همش با حسرت به زندگی همسن و سالهام نگاه میکنم.

    لطفا بهم بگید وقتی اومد دنبالم چی بگم ؟ چه رفتاری داشته باشم ؟ تا دیگه فحش کاری نکنه

  30. بالا | پست 25

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    10876
    نوشته ها
    105
    تشکـر
    45
    تشکر شده 76 بار در 47 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : عصبانیت بی مورد و بد دهنی همسر

    نقل قول نوشته اصلی توسط maral1361 نمایش پست ها
    سلام دوستان عزیزم

    امیدوارم روز خوبی رو شروع کرده باشید

    همسرم دیروز بهم زنگ زد و گفت میرم با شوهرخاله ات صحبت کنم و از این حرفها ... منم برعکس همیشه که به پاش میافتادم و عجز و ناله میکردم که ابرو ریزی نکن گفتم هرجا دوست داری برو ... رفته و با شوهرخاله ام صحبت کرده بازم شب بهم زنگ زد و گفت باید باهات صحبت کنم و از این حرفها. منم که دندونم رو کشیده بودم و خونریزی داشتم نتونستم باهاش حرف بزنم . بعدش اس ام اس زد من زندگیمو دوست دارم و ... منم جوابشو ندادم.
    تصمیم گرفتم چند روزی خونه پدرم بمونم هرقت اومد حرف بزنیم بهش بگم اگر میخواد برگردم باید یه تعهدی بهم بده که دیگه تکرار نشه .
    اعصابم خیلی داغونه همش با حسرت به زندگی همسن و سالهام نگاه میکنم.

    لطفا بهم بگید وقتی اومد دنبالم چی بگم ؟ چه رفتاری داشته باشم ؟ تا دیگه فحش کاری نکنه
    مارال جون دیگه حالا نوبت خودته حالا اومد براش شرط بزار ولی بهش بفهمون که هم اون دوست داری هم زندیگیت رو که این بار باره آخرش باشه

  31. بالا | پست 26

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12763
    نوشته ها
    12
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : عصبانیت بی مورد و بد دهنی همسر

    نقل قول نوشته اصلی توسط maral1361 نمایش پست ها
    سلام دوستان عزیزم

    امیدوارم روز خوبی رو شروع کرده باشید

    همسرم دیروز بهم زنگ زد و گفت میرم با شوهرخاله ات صحبت کنم و از این حرفها ... منم برعکس همیشه که به پاش میافتادم و عجز و ناله میکردم که ابرو ریزی نکن گفتم هرجا دوست داری برو ... رفته و با شوهرخاله ام صحبت کرده بازم شب بهم زنگ زد و گفت باید باهات صحبت کنم و از این حرفها. منم که دندونم رو کشیده بودم و خونریزی داشتم نتونستم باهاش حرف بزنم . بعدش اس ام اس زد من زندگیمو دوست دارم و ... منم جوابشو ندادم.
    تصمیم گرفتم چند روزی خونه پدرم بمونم هرقت اومد حرف بزنیم بهش بگم اگر میخواد برگردم باید یه تعهدی بهم بده که دیگه تکرار نشه .
    اعصابم خیلی داغونه همش با حسرت به زندگی همسن و سالهام نگاه میکنم.

    لطفا بهم بگید وقتی اومد دنبالم چی بگم ؟ چه رفتاری داشته باشم ؟ تا دیگه فحش کاری نکنه
    سلام
    من زیاد تجربه ای تو مسائل زناشویی ندارم چون مجردم ولی به نظرم جلو ضرر رو از هر جا بگیرید منفعته...

  32. بالا | پست 27

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12485
    نوشته ها
    97
    تشکـر
    210
    تشکر شده 88 بار در 48 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : عصبانیت بی مورد و بد دهنی همسر

    براش حسابی شرط و شروط بذار
    بگو اگه دوباره تکرار بشه طلاق میگیرم ازت
    بهش بگو از سن و سالت خجالت بکش از تحصیلاتت
    بعدشم به نظرم محضری ازش قول بگیر و اگه خیلی پشیمون بود حق طلاق رو هم بگیر
    و از همه مهمتر بگو یه ملکی بنامت کنه که بعدا پشتوانه مالی داشته باشی
    امضای ایشان
    در مقایسه با انسانهای سخت و روزهای سخت
    این
    انسانهای سختن که میمونن
    نه روزهای سخت

  33. کاربران زیر از mahtab1366 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  34. بالا | پست 28

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12454
    نوشته ها
    66
    تشکـر
    4
    تشکر شده 32 بار در 23 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : عصبانیت بی مورد و بد دهنی همسر

    همسرتون مواد چیزی مصرف نمیکنن؟
    بهتره به طور غیر مستقیم از ایشون تست اعتیاد بگیرین
    در داروخانه ها تست اعتیاد از ادرار هستش

  35. بالا | پست 29

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8802
    نوشته ها
    185
    تشکـر
    63
    تشکر شده 156 بار در 86 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : عصبانیت بی مورد و بد دهنی همسر

    نقل قول نوشته اصلی توسط maral1361 نمایش پست ها
    سلام

    من 5 سال پیش با همسرم ازدواج کردم . در دوران نامزدی 9 ماهه مون متوجه عصبانیت های غیرطبیعی همسرم شدم ولی با توجه به خامی و ترس از عکس العمل های دیگران به کسی نگفتم. پرخاشگری های همسرم بعد از انجام مراسم عروسی و رفتن سر خونه زندگی خودمون بیشتر شد. سر کوچکترین مسائلی که هیچ کس نبست بهشون واکنش نمیده همسر من الم شنگه به پا میکرد. تا اینکه کم کم این مسئله به خانواده ها کشیده شد. خانواده من دو سال اول بخاطر من تحمل میکردند و حرفی نمیزدن تا اینکه یکی دو روز قبل از نوروز 93 باز سر یک موضوع بی مورد دعوامون شد و مثل همیشه پای مادر من رو به میون کشید و کلی توهین و ناسزا نثارشون کرد. قرار بود عید همراه خانواده اش بریم مسافرت. من بخاطر اینکه خانواده اش متوجه نشن باهاشون رفتم ولی در تنهایی ها نمی تونستم ببخشمش و باز یک دعوای دیگه تو مسافرت سر گرفت. وقتی برگشتیم شهرمون منو برد خونه پدرم و بعدش مسائل حادتری به میون اومد. بعد از برگشتن مون مادرش سکته کرد و از اون روز به من میگه تو باعث سکته مادرم شدی و ... تا 1 اردیبهشت خونه مادرم بودم باز اومد سراغم و برگشتم سر خونه ام تو این مدت هم هیچکس از اعضای خانواده اش پادرمیونی نکرد. 20 ابان ماه ماشین مون دزدیده شد باز دعواش رو برد سر خانواده من و این بار خانواده من هم که عاصی شده بودند حسابی از خجالتش در اومدن. از اون روز به بعد هر ده روز یه بار دعوامون میشد . تا اینکه پریروز دیگه نتونستم تحمل کنم و باز پناه بردم به خونه مادرم. کلی گریه کردم. مطمئن هستم دوستم داره ولی کینه جویی ها و عصبانیتش نمیزاره زندگی مون رو کنیم. من دوبار حاملگی ناموفق داشتم این مسئله هم شده یه توسری که تو دعواها میشنوم
    برای راهنمایی بهتر اینم بگم من 32 ساله هستم و کارشناسی ارشد دارم و مدیر یک زیرمجموعه در ادارات دولتی و همسرم 35 سالشه کارشناسی داره و کارمند یه مجموعه نظامی . خیلی داغون و ناراحتم. دوست دارم بخوابم و هیچوقت بیدار نشم.

    میدونم اگر خودم برگردم خونه باز تف و سرکوفت و توسری و دشنام های رکیک به خودم و خانواده ام در انتظارم هست. اگر برنگردم هم هیچکس پاپیش نمیزاره . از طرفی عاشق خونه و زندگیم هستم . نظم خونه ام رو دوست دارم وقتی بین مون کدورت نیست و به قولی همه چی ارومه از زندگیم لذت میبرم ولی انگار همسرم چشم دیدن ارامش و اسایش منو نداره. اوایل سالی سه بار اینا دعوا میشد ولی از وقتی با خانواده من دشمن خونی شده هر ماه یک بار منو به باد ناسزا میگیره . اصلا هم قبول نداره خودش مقصر این همه مشکلات و مصائبه.

    دیگه کم اوردم ... از بس گریه کردم ...
    خواهر عزیز مشکل شما اگه در حد یک اختلاف کوچیک و لجبازی باشه با یک مشاوره یا کوتاه آمدن یکی از طرفین حل میشه.ولی اگه مشکل در حد یک مسئله نیست و کوتاه امدن یک طرف باعث بدتر شدن اوضاع میشه.هیچ راهی نداره و هیچ مشاوری هم نمیتونه به کمک شما بیاد چون اصل تفاهم و توافق اگه اجرا نشه بقیه راه ها جواب نمیده

    ان روش رو اجرا و امتحان کنید اگه درست نشد و جواب نداد راه حلی جز جدایی نداره چون کسی که ذاتا شخصیتش دنبال حاشیه سازی و بهانه گیری و دعوا باشه تغییرپذیر نیست.و معمولا اینجور اشخاصی خودشون خیلی سریع مسائل و اتفاقات رو فراموش میکنن چون عادت دارن ولی طرف مقابل زجر بیشتری میکشه
    روش پیشنهادیم توافق 2 جانبه بر مبنای تفاهمه ! سر چیزهایی که اختلاف نظر و دعوا دارید بشینید توافق کتبی بکنید بین خودتون.مثلا طبق این توافق شما از یکسری چیزها چشم پوشی کنی و یکسری خواسته های اونو براورده کنی و بلعکس اون هم از یه سری چیزهایی که شما دوس نداری چشم پوشی کنه و یکسری توقعات شمارو براورده کنه این یه توافق 2طرفه میشه که به تفاهم و سازش میرسه
    اگه تن به این کار نداد دیگه هیچ راهی جواب نمیده

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. عصبانیت و ناسازگاری با دیگران
    توسط samira@ در انجمن تیپ های شخصیتی بیمارگونه
    پاسخ: 7
    آخرين نوشته: 01-28-2015, 07:15 PM
  2. کنترل عصبانیت
    توسط pakroo در انجمن عصبانیت و پرخاشگری
    پاسخ: 4
    آخرين نوشته: 01-28-2015, 05:59 PM
  3. روش کنترل عصبانیت
    توسط ahmad75 در انجمن عصبانیت و پرخاشگری
    پاسخ: 3
    آخرين نوشته: 12-31-2014, 12:45 PM
  4. عصبانیت بدون دلیل
    توسط shirin1364 در انجمن عصبانیت و پرخاشگری
    پاسخ: 28
    آخرين نوشته: 12-25-2014, 11:40 PM
  5. پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 01-20-2014, 12:54 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد